ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
سلام عزیزانم، حالتون چطوره؟ از آخرین باری که تصمیم به ترک گرفتم و نتونستم خیلی وقت گذشته اما اینبار واقعاً تصمیم گرفتم دوباره ترک کنم. ولی دیگه سمتش نرم... دلایلم چیه؟!
خیلی سخت بود، ببینی چهره و قیافهات داره داد میزنه یه چیزی مصرف میکنی! اما مشکل اونجاست خیلیا دارن فکر میکنن شیشه یا صنعتی میکشم. اما واقعاً اینطور نیست و من متاسفانه اعتیاد به شیره تریاک دارم.
دیشب ساعتای ۲۱:۰۰ شب تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم. ساعتای ۱۹:۰۰ کشیدم ولی تحمل کردم و خودمو سرگرم کردم و تا ساعت ۰۲:۳۰ نکشیدم. اون موقع رفتم و ۲۰ دونه کشیدم، یک ساعت بعد ۱۰ دونه کشیدم. یک ساعت بعدش هم ۵ دونه کشیدم.
رفتم خوابیدم، تا عصر ساعتای ۱۸:۰۰ توی رختخواب خودمو کشوندم و بعد بیدار شدم. حالم خوب نبود ولی تحمل کردم. یک ساعت بعد ۲۰ دونه کشیدم. شد ساعت ۲۱:۰۰ چون میخواستم بیام بیرون ۱۸ دونه کشیدم.
الانم که بیرونم، حال خوب آنچنانی ندارم ولی باید تحمل کنم. تعرق نیمه شدیدی دارم و تقریباً حس و حال کاری انجام دادن ندارم. کمی دست و پاهام داره میپره و احساس درد دارم. بیخوابی آنچنانی هنوز سراغم نیومده، اما اگر نیاز باشه قرص خواب میخورم برای امشب. باید خوابم رو بندازم به شب و روز بیدار بمونم تا برم بیرون و وقت بگذرونم.
دوست داشتم بتونم یکباره به روش یابوئی ترک کنم اما فشار و درد و خیلی چیزا باعث شده بترسم و نتونم. به خاطر همین تصمیم گرفتم به صورت تدریجی و یواش یواش با کم کردن ترک کنم. هر روز نوشته میذارم چون نیاز دارم با کسی حرف بزنم. به یه انگیزه نیاز دارم، همین وبلاگ هم باعث میشه انگیزه بیشتر پیدا کنم که پاکیم رو توش بنویسم.
دوست همدردم
اعتیاد یک روی قضیه است ، شما اگر مواد رو هم کنار بذاری و ندونی چطوری باید بدون اون متاع زندگی کنی ، خب دوباره برمیگردی سر خط اول , قطعاً خودت هزاران امتحان کردی
من یه پیشنهاد برات دارم که انتخابش با خودته ولی برای من و دوستانم کار کرده ، الان ۱۳ سال شد برای من که زمان کمی نیست برای کسی که نمی تونست خماری رو تاب بیاره .
پیشنهاد میکنم یه سر به جلسه NA توی شهرتون بزن ، اونجا خیلی ها هستند که تجربه های مشابهی دارند و میتونند کمکت کنند.
سلام دوست عزیز.
خیلی خوشحالم که برای من دیدگاه نوشتی و اینکه داری کمکم میکنی!
الان من خیلی تلاش کردم از این زمانی که پست وبلاگ رو نوشتم ترک کنم اما... به چند دلیل نشد!
جالبه همین امشب دوباره خودم رو از تمام اسارت و دلایلی که نمیگذاشت ترک کنم خودمو رها کردم و تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم!
شاید بگی این یارو شل کن و سفت کن کرد! آره دفعه قبلی به دلایل خاصی که برام پیش اومد نشد اما این دفعه به خاطر خانوادهام واقعاً تصمیم به پاکی 100٪ گرفتم.
انشاءالله توی این مدت ترک و همچنین بعدش توی جلساتی که گفتی شرکت خواهم کرد و باهاشون خواهم بود. آدرسشن رو هم گشتم و پیدا کردم و مطمئناً باهاشون در تماس خواهم بود... دعا کن که بشه...
مانترای om رو بگو،کمک میکنه
ببخشید عزیزم چیه اینی که گفتی؟ میشه کمک کنی متوجه منظورت بشم؟!
سلام
امیدوارم این انگیزه و هدفت رو به سرانجام برسونی
درود بر شما دوست عزیزم
سپاس؛ از زمان انتشار این پست که نشد ولی از همین الان که دارم این پاسخ رو براتون مینویسم گام توی این راه گذاشتم و انشاء الله حتی اگر آخرش مرگ باشه ولی به خاطر خانوادهام تا آخرش میرم...
خوب چرا از کمپ ها کمک نمیگیرین ؟
من دوست ندارم کمپ برم. در ضمن، از کمپها دیدگاههای خوبی نگرفتم و خبرهای خوبی نشنیدم که بهشون اعتماد کنم!
وقتی چیزی دارن به نام «ترک اجباری بیمار از طریق درخواست خانواده معتاد» اصلاً دوست ندارم حتی بهش فکر کنم حتی با رضایت خودم!
دوست ندارم به کمپ اعتاد کنم؛ دوست دارم به خودم و ترجبه کسانی که توی این راه گام برداشتن اعتماد کنم ازشون کمک بگیرم...