ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
درود و سلام دوستای نازنینم؛ امیدوارم که حالتون خوب باشه. نزدیک به 1 ساعت داشتم مینوشتم و پس رو آماده کردم و ارسال کردم اما به یکباره تمام نوشتههام حذف شد بدون اینکه بتونم ازشون یک بایگانی داشته باشم.
خلاصهاش رو براتون اینطوری مینویسم چون واقعاً حالم اونطوری نیست که بتونم کامل براتون از اول بنویسم! من مدت 1 سال و 1 ماه و 8 روز که دارم مصرف میکنم. اشتباه کردم و میخوام اشتباه دوباره خودم رو اصلاح کنم، نمیتونم بگم خیلی زوده یا خیلی دیر اما باید این گام رو هر چه زودتر بدارم قبل از اینکه دیر بشه چون آرزوهای زیبائی برای خودم دارم...
از آخرین نوشته من که گفته بودم میخوام ترک کنم شرایط طوری شد که این اتفاق نیوفتاد و نتونستم به دلیل شرایطی که داشتم براتون بنویسم. چون عزیزانی هم دیدگاه برام فرستاده بودن من اون نوشته رو حذف نکردم و حتی ویرایش نکردم (چون بهتون قول داده بودم توی این وبلاگ همیشه باهاتون صادق خواهم بود)...
اما اینبار یعنی از چند شب قبل تصمیم به کم کردن مصرف و ترک گرفتم اما دیشب نشستم و شروع به نوشتن توی یک دفتر کردم که خیلی قبلها خریده بودم. نوتم که دلیلم برای ترک کردن چیه، لیستی تهیه کردم که چرا میخوام ترک کنم و خیلی چیزای دیگه. خلاصه لیست دلایلم برای ترک اینه که... خانوادهام، مهمترین اشخاص زندگیم برای من هدف شدن که دوباره ترک کنم و برای آخرین بار این کثافت رو از وجودم خارج کنم و دیگه هیچوقت به سراغش نیام...
از دیشب که تصمیم گرفتم اگر توان داشتم به صورت یابوئی و ترک یکباره مواد و اگر واقعاً خیلی زیاد بهم فشار اومد چند روز با مصرف و دوز خیلی پائین کم کنم فقط در حدی که یکمی حالم بهتر بشه! من فقط با خودم یک چیز رو تکرار کردم تا ملکه ذهنم بشه...:
«درسته مسیری که میخوام توی اون گام بردارم دشواره اما من میتونم و نتیجه تلاشم پاکی هست»...
توی چند شب گذشته تلاش کردم راههای ترک اعتیاد رو بررسی کنم و ببینم با چه روشی میشه بهترین نتیجه رو گرفت. اما تمامی تحقیقات و بررسیهام به این نتایج رسیدن که:
انشاءالله با کمک اینها بتونم زمان سم زدائی بدنم رو سرعت ببخشم و خیلی زود سر پا بشم. باید ببینم کدوم از مواردی که بالا نوشتن به کمکم میاد تا به نتیجه مطلوب برسم. از عزیزانی که به وبلاگ من میان خواهش میکنم به عنوان یه هموطن، یه دوست و حتی یکی از اعضای یک خانواده برام دعا کنن تا بتونم قدمهای استواری توی این راه دشوار بردارم.
به خاطر شرایط روحی و جسمیم نیاز دارم به همسرم اما به دلیل شرایط جسمی که برام پیش میاد مجبورم اون رو از خودم دور کنم! بهتره چند شبی بره خونه مادرش بمونه تا من 5 روز رو سپری کنم. مطمئنم بعد از این چند شب و روز حالم خوب خواهد بود. من باید حالم خوب باشه چون فقط 72 ساعت اول مهمه که مواد از بدنم خارج میشه. درسته شب چهارم و پنجم هم خیلی مهمه و درد در اون چند روز آخر بی شک فوران میکنه اما من قبلاً گذروندم و میدونم بعد از 3 روز و 3 شب فشار زیادی رو متحمل نمیشم.
اما دوست دارم این رو برای همه کسائی بنویسم که تا الان درگیر اعتیاد نشدن و حتی اگر مصرف میکنن هنوز اولشن و خودشون رو گرفتار این بلای کثافت نکردن! دوستای عزیز من پیشگیری از اعتیاد خیلی خیلی سادهتر از درمان اون هست. شما اگر یکبار، فقط کافیه یکبار در دام اعتیاد بیوفتید، دیگه هیچوقت شرایط برای شما طوری نخواهد بود که بگین: «تفننی میزنم»، «فقط چند تا دود»، «با یکی دو تا یا چند تا دوباره توش نمیوفتم» و این حرفهای بیهوده و الکی! یک معتاد و مصرف کننده، به شدت بسیار زیادی امکان لغزش داره، و اگر قدرت دور موندن از این کثافت رو نداشته باشه، حتی بعد از ترک دوباره امکان داره درگیر این منجاب بشه! شما رو به هر کسی که دوست دارید و میپرستید قسمتون میدم درگیر این بلای خانمان سوز نشید. ازتون خواهش میکنم! اعتیاد شوخی بردار نیست و خیلی ساده همه گرفتارش میشن، و اون کسائی که ادعا دارن «نه بدن من طوریه که معتاد نمیشم»، «من معتاد نمیشم»، «من ورزشکارم»، «به این قیافه میخوره معتادبشه» و این چرت و پرتها همش واقعاً چرت و پرته! از شماها گندهترها گرفتارش شدن و به خاک سیاه نشستن...
این نکته رو فراموش نکنید: «ترک شاید آسون باشه اما پاک موندن و دوری از اعتیاد بسیار مشکله و قدرت پولادی و آهنین میخواد تا جلوی وسوسه اعتیاد رو بگیری...»
انشاءالله بتونم توی این مدت بنویسم و از شرایطم باهاتون حرف بزنم. میخوام ذهنم رو مشغول نگه دارم تا از وسوسه شدن برای مصرف دوباره جلوگیری کنم. اما تصمیم من بر اینه تا تاریخ 26 دیماه 1402 پاک بشم و باید به این تصمیمم برسم و نتیجهاش پاکی من باشه.
الهی به امید تو...
سلام
همسرتون رو وقتی بهش نیاز دارین از خودتون دور نکنید..
بجای کشیدن چرا از متادون استفاده نمیکنین؟
بعد دوزش رو به مرور کم کنید و بعد کاملا نخورین.. اینجوری هم میشه ترک کرد..
در هر صورت، براتون ارزو میکنم به هدفتون طی مدت زمان مدنظرتون برسین و انشاالله خبرهای خوبی بنویسید
سلام بر شما پری خانوم
من عاشق همسرمم و دوریش بیشتر عذابم میده اما اون چیزی که بیشتر عذابم میده اینه که ببینه حال من خوب نیست و ناراحتیش رو ببینم. وقتی منو توی این حال میبینه و غصه میخوره من بیشتر عذاب میکشم!
اینکه چرا متادون مصرف نمیکنم دلیلش اینه که اولاً نمیدونم متادون رو توی چه دوزی باید مصرف کنم، بعدشم خود متادون اعتیاد آوره و مشکل از جائی شروع میشه که باز درگیر متادون بشم...